روایتی از افزایش غیرمنطقی و سرسامآور هزینه مدارس غیردولتی
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۶۳۳۸
افزایش قیمتی که کم کردن هزینههای زندگی و روی کار آوردن پسانداز و رویآوردن به درآمد و شغلی جدید هم از پس آن برنمیآید، اما واقعا تمایل به درسخواندن در مدارسی با خدمات بیشتر، هزینه دارد یا تاوان؟ به نظر میرسد چیزی که این روزها شهریه ثبتنام از آن عنوان میشود، تاوان خواستهای به نام امکانات و خدمات است نه هزینه!
یکی آموزش و کیفیت مطالب درسی برایش صددرصد همهچیز است و دوست دارد فرزندش با بهترین کادر آموزشی درس بخواند و درنهایت هم نتیجهای مانند قبولی در بهترین دانشگاههای ایران و جهان را بگیرد، یکی دیگر، اما محیط و شلوغی مدارس دولتی را نمیپسندد و ترجیح میدهد دختر یا پسرش را در محیطی آرامتر و خلوتتر و البته با امکانات بیشتر ثبتنام کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از شمال تا جنوب شهر
«من دوست ندارم دخترم در کلاسی درس بخواند که بیشتر از ۴۰ نفر شاگرد دارد و معلم نمیتواند به اندازه کافی به آنها رسیدگی کند؛ یعنی واقعا برای رسیدن به چنین خواستهای باید ۵۲ میلیون هزینه کنم؟» این را مادر یکی از دانشآموزانی میگوید که سال گذشته، دخترش در مدرسه غیرانتفاعی در شرقتهران، کلاس دوم دبستانش را با هزینه ۲۰میلیون تومانی گذرانده و امسال، هزینهشان به ۵۲میلیون افزایش پیدا کرده است. این یعنی افزایش چنددرصدی؟ اوضاع مادر دیگر البته بهتر است، اما تا بهتر را چه معنی کنیم: «دبستان دختر من سال گذشته ۲۴میلیون بود و امسال هزینه ثبتنامش، ۴۰ میلیون تومان شده است!» اصلا از عدد و رقمهایی حرف میزنند که انگار پرداختش خیلی ساده و دمدستی است درصورتیکه همان ۲۰میلیون سال گذشته هم بهسختی جور شده است. منطق بسیاری از این مدارس هم یک چیز است: «نباید دستمزد معلم را بدهیم؟» بیراه هم نمیگویند، اما در این میان، آموزشوپرورش، کجای این معرکه است؟ معرکهای که قیمتهای ۴۰میلیونی و ۵۰میلیونی برای مدرسهای در شرقتهران است تا شمالشهر! البته که افزایش همان افزایش است! کف قیمت ۱۰میلیون تومانی مدارس غیردولتی در مناطق پایینتر شهر تهران، ۲۵میلیون شده است و در شمالتهران، از شهریه ۱۰۰میلیون توماتی برای ۹ ماه سال تحصیلی میگویند. درواقع فرقی نمیکند که در کدام منطقه از شهر ساکن باشی و درس بخوانی! آنچیزی که مهم است، افزایش هزینههایی است که پرش به پر مدارس هم گرفته است و برای جبران آن، مجبورند به جیب خانوادهها رو بیندازند.
هزینه خواستهات را بپرداز
نمیشود هم که تا یک نفر حرف از مدرسه غیرانتفاعی و گرانی هزینههایش میزند، اجازه ندهیم جملهاش تمام شود و فوری نسخه «خب ببرش دولتی» برایش بپیچیم؛ چرا؟ چون موضوع گاهی فقط آن ظواهری که ما میبینیم و تعداد کم دانشآموزان و حتی کیفیت آموزش هم نیست: «میخواهم محیط مدرسهای که دخترم در آن درس میخواند مذهبی باشد؛ یعنی کادر آموزشی علاوه بر آموزش، دغدغه پرورش دینی هم داشته باشند و دانشآموزان و خانوادههایشان از فیلتر گذشته باشند. برایم مهم است که دخترم در مدرسه با کسانی دوست شود که تفکرات اعتقادی و مذهبیشان به ما نزدیک است. این خواسته زیادی است؟» نه، خواسته زیادی نیست، اما بالاخره خواسته است و باید بابتش هزینه هم پرداخت شود، اما هزینه ۱۰درصدی؟ ۲۰درصدی؟ یا صددرصدی؟ درواقع ماجرا این است کسی که از محیط تحصیل فرزندش، انتظاراتی، خواه کم یا زیاد دارد، باید بابتش هزینه بدهد یا تاوان؟
اولیای منتقد
ماجرا این است که ما فقط از خانوادههایی که این عدد و رقمها برایشان خیلی بالا نیست و ثبتنام در غیرانتفاعی، معمولترین جریان خانوادگیشان است حرف نمیزنیم؛ ما دغدغه آن والدینی را داریم که سال گذشته به هر زحمتی که بود، فرزندش را در مدرسه مورد تاییدش ثبتنام کرده و امسال، از افزایش غیرقابل قبول هزینه ثبتنام، دست روی راهانداختن پویش گذاشته است. پویشی که حرف دل تعداد زیادی از خانوادهها را زده است و به دنبال این است که وزارت آموزشوپرورش هم قدمی برای اصلاح این ماجرا بردارد. میخواهد با بالابردن کیفیت مدارس دولتی باشد، با ساخت مدارس بیشتر برای کمکردن تعداد دانشآموزان در مدرسه یا شاید هم با تقبل بخشی از هزینههای مدارس غیرانتفاعی و همراهی خانوادهها در پرداخت هزینه! هرچه که هست، تورمی که امروز به هزینه مدارس غیرانتفاعی رسیده است، نظم آموزشی را برهم زده است؛ نظمی که میتواند آینده تحصیلی و تربیتی نسل بعدی را به خطر بیندازد. حالا اگر تعداد زیادی از دانشآموزانی که سال گذشته در غیرانتفاعی درس خواندهاند، بهدلیل ناتوانی در پرداخت شهریه، به مدارس دولتی برگردند، چه اتفاقی در جمعیت مدرسه دولتی خواهد افتاد؟ کلاسها فشردهتر و میزها تنگتر میشود، حیاط مدرسه هم وقت زنگتفریح شلوغتر و امکان رسیدگی انضباطی و تحصیلی کمتر! به نظر میرسد که بهبود اوضاع مالی مدارس غیرانتفاعی و بالابردن کیفیت مدارس دولتی، تنها راه چاره این اوضاع آشفته است.
یک شرایط نرمال آموزشی
ما حاضریم از نان شبمان بزنیم و هزینه کنیم، اما آقای آموزشوپرورش، وظیفه شما چیست؟ شما نباید بتوانی شرایط نرمال آموزشی و پرورشی را در همه مدارس در تمام مناطق شهر برقرار کنی؟ چرا با افزایش تعداد مدارس دولتی و حمایت از مدارس خوب غیردولتی باعث ایجاد رقابتسالم بین مدارس نمیشوید؟ شاید با این کار، مدارس دولتی از این انفعال دربیایند و برای ارتقای سطح کیفی آموزش خود قدمی بردارند. از طرف دیگر، خانوادهها قدرت تصمیمگیری بیشتری در انتخاب مدرسه مورد نظر خود داشته باشند. واقعیت این است که با این افزایش قیمت، حق انتخاب از بسیاری از خانوادهها گرفته شده است؛ خانوادههایی که تحت تاثیر وضعیت نامناسب اقتصادی امروز هستند، اجارهخانهای دارند که افزایش آن هم دستکمی از نرخ افزایش مدارس غیردولتی ندارد و با داشتن حداقل یک یا دو فرزند، نمیتوانند از پس مخارج مدارس غیرانتفاعی بربیایند و بهناچار، تن به مدارسی میدهند که محیط آن، به دور از هیاهوهای این روزها نیست و باید از خیر فضای آرام و مذهبی که بابمیلشان است بگذرند.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شهریه مدارس غیر دولتی مدارس غیرانتفاعی مدارس غیردولتی مدارس دولتی خانواده ها سال گذشته مدرسه ای ثبت نام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۶۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گپ و گفت با معلم امدادگر/ نقش معلمان در جامعه روستایی
خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که میشود همه ما به یاد معلمانمان میافتیم؛ خانوادهها از معلمان فرزندانشان تقدیر میکنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر میگیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.
در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه میدهند.
به بهانه روز زیبای معلم تلاش میکنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفتوگو داشته باشیم.
فعالیتها و فداکاریهای معلمان در مناطق محروم یا کمتر برخوردار مناطقی همچون شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان از چند نظر ارزشمند است.
اول اینکه این معلمان عمدتاً در فضای آموزشی نامناسبی به تدریس میپردازند؛ تهویه هوا و سیستمهای مناسب گرمایشی و سرمایشی در مدارس این مناطق موجود نیست و دانش آموزان هم بعضاً با مشکلاتی همچون بیکاری و اعتیاد والدین، فقر و نبود وسایل حمل و نقل برای رفت و آمد به مدرسه مواجه اند. در چنین شرایطی معلمان باید تا حد امکان مشکلات دانش آموزان خود را هم حل کنند.
از سوی دیگر با بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی همچون سیل، معلمان پیشرو بوده و یک امدادگر برای کاهش آلام مردم منطقه خود میشوند. مردم معلم فرزندانشان را میشناسند و به او بیش از دیگران اعتماد دارند. گاهی یک معلم تنها باسواد یک روستا است.
فیصل رئیسی یکی از همین معلمها است؛ او ۱۶ سال است که به عنوان معلم رسمی وزارت آموزش و پرورش در مدارس استان سیستان و بلوچستان فعالیت میکند. به مناسبت روز معلم گفتوگویی با او داشتیم.
آقای رئیسی چند سال سابقه دارید و در چه مناطقی از کشور معلم بوده اید؟
من ۱۶ سال است که معلم رسمی آموزش و پرورش هستم و تنها در استان سیستان و بلوچستان و در مناطق لاشار، دشتیاری و چابهار معلم ابتدایی بوده ام.
معلمان چه نقشی در جامعه روستایی استان سیستان و بلوچستان دارند؟
معلمین به واسطه ارتباط نزدیکی که با مردم دارند نقش بسیار پررنگی خصوصاً در روستاها در امر اطلاع رسانی و امدادرسانی دارند. معلمان در روستاها به واسطه معلمی و باسواد بودنشان یک نقش اجتماعی خاصی بر عهده دارد. مردم به معلمان خیلی اعتماد دارند و هر اتفاقی که میافتد معلمان اولین کسانی هستند که به آنها مراجعه میشود.
در روستاهای دور افتاده نقش معلمان پر رنگ تر است. گاهی به واسطه شبکههای اجتماعی که معلمان در اختیار دارند و گاهی به واسطه ارتباطاتی که دارند.
معلمان هم امدادرسانیها را متوجه منطقه خود میکنند و هم امدادرسانیها به منطقه خود را بازتاب میدهند.
معلمان همچنین تلاش میکنند که کمکهای مردمی ارسال شده به بهترین شکل توزیع شود و به دست افراد نیازمند و به اهلش برسد.
آیا معلمان استان بومی هستند یا از استانهای دیگر آمده اند؟
هم معلمان بومی و هم معلم غیربومی در منطقه فعالیت میکنند. خیلی تفاوتی وجود ندارد؛ معلم هر جا باشد برای کمک به منطقه خود فعال است.
وضعیت فضای آموزشی در استان و شهرستانهایی که شما حضور دارید چه طور است؟ سیلاب چه قدر خسارت به فضای آموزشی استان وارد کرده است؟
سیلاب که اثرات جبران ناپذیری گذاشته است، اما به نسبت گذشته که مدارس کانکسی واقعاً در زمان سیل خسارت بار بود؛ تعداد مدارس کانکسی کم شده است.
مدارس کانکسی در گذشته تعداد بیشتری از مدارس استان را تشکیل میداد اما این روزها تعداد مدارس کانکسی به واسطه فعالیت و حضور خیران مدرسه ساز کاهش یافته است.
البته ما همچنان با کمبود فضای آموزشی مواجهیم اما دیگر مدارس خشت و گلی نداریم و تعداد مدارس کانکسی هم کاهش یافته است.
چقدر مسئولان آموزش و پرورش استان یا شهرستان از عملکرد شما در مدارس اطلاع دارند یا از فعالیتهای داوطلبانه شما آگاه هستند؟
چندان حضور ندارند. آموزش و پرورش به معلمان امدادگر استان توجهی نمیکند؛ کمتر دیده شده است که مسئولان آموزش و پرورش کشور یا استان در مناطق آسیب دیده حضور پیدا کنند؛ تنها تقدیری که دیدیم، ارسال یک لوح تقدیر در ماههای اول سیلاب بوده است. البته ما انتظاری از مسئولان نداریم اما حضور مدیران در مناطق سیل زده و آسیب دیده توجه آنان به مناطق تحت مدیریتشان را نشان میدهد.
منطقههای آسیب دیده از سیل با چه نیازهایی مواجه هستند؟
نیاز منطقه به اقلام بهداشتی یا بستههای خوراکی خوشبختانه دیگر مانند روزهای اول سیل حاد نیست ولی منطقه به شدت نیازمند توجه و بازسازی زیرساختهاست. زیرساختهای منطقه همچون پل و جاده به شدت تخریب شده و ما نیازمند ساخت حمام و سرویس بهداشتی هستیم.
حضور مردم و سازمانهای دولتی و سمنها را چه طور دیدید؟
تعداد بسیار زیادی سازمان مردم نهاد در سیل اخیر حضور پیدا کردند و همچنان برخی از آنها در منطقه حضور دارند. سازمان امداد نجات هلال احمر هم حضور بسیار مؤثر و ارزشمندی داشت. هلال احمر خصوصاً به مناطقی امدادرسانیهایش را انجام داد که دسترسی به آن منطقه بسیار مشکل شده بود. توزیع بستههای غذایی یا جابجایی بیماران مصدوم در مناطق صعب العبور تماماً با هلال احمر بود.
آقای رئیسی بهترین و بدترین خاطره معلمی خودتان را برای ما بگویید.
یکی از بهترین خاطراتم این بود که در شهر دشتیاری که به تازگی رفتم؛ قبل از ورود من به مدرسه یک دانش آموزی بود که همه او را ضعیف و کند ذهن میشناختند ولی با کارهای انگیزشی که انجام دادیم به دانش آموز نمونه تبدیل شد و حتی دو سه سال از دانش آموزان نمونه مدرسه ما بود.
خاطره تلخ که زیاد داریم کدومش رو بگم (با لبخند میگوید) ولی یکی از خاطرات تلخ من مربوط به سالهای اول خدمتم است. مدرسهای که رفتیم کلاس درس من خراب شد و به ناچار به یک کلاس خشت و گلی رفتم. در کمتر از یک ماه پس از آغاز سال تحصیلی همکارم هم بازنشسته شد و من تنها معلم آن مدرسه شدم. یک معلم تنها با بیش از ۳۰ دانش آموز دختر و پسر در پنج پایه درسی. سال سختی بود که در یک محیط جدید درسی این تعداد دانش آموز را با پنج پایه نگهداری و برای آنان تدریس کنم.
کد خبر 6093834 علی قدمی